پرونده ی توسعه ی حرفه ای
دوره ی کارورزی 1
دانلود پرونده ی توسعه ی حرفه ای دوره ی کارورزی 1 {157}
روایت اولین روز کارورزی من
21/7/94اولین روزکارورزی من بود راستش شب قبل از ان لباس های اتو کرده ی خود را اماده و کنار تختم گذاشته بودم و اشتیاق فراوانی برای رفتن به مدرسه داشتم می دانستم که در دوره ی کارورزی اول می توانم بهترین تجارب معلمی را کسب کنم.
اما فردای ان روز متاسفانه دیر از خواب بیدار شدم و همین موضوع باعث شد نتوانم صبحانه ی خود را میل کنم سریع اماده شدم و به همراه دوستم خانم مددی ساعت هفت از دانشکاه خارج شدیم بعد از ان سوار ماشین های ورامین شدیم دو نفر از دانشجویان دانشگاه نیز با ما همراه شدند به راننده گفتم کوچه ی معصوم شاهی پیاده میشوم .
ادرس بسیار سرراست بود وارد کوچه شدم ورسیدم به مدرسه شهید ابوذر غفاری در ورودی مدرسه اندازه ی متوسط داشت فضای حیاط مدرسه بسیار کوچک با دیوارهایی که به رنگ ابی بود بوفه ی مدرسه همان ابتدای در ورودی بود با اندازه ی نسبتا متوسط که مسئول بوفه یک خانم جوان بود.
از انجا که صبحانه نخورده بودم به همراه دوستم از بوفه مقداری خوراکی خریدیم در همان لحظه مادری در دعوای دختر خود دخالت کرده که با اعتراض شدید معاون مدرسه رو به رو شد معاون این مدرسه که خانمی با قد نسبتا کوتاه لباس رسمی و کفش های پاشنه بلند بود.
با چهره ی خوش رو سعی میکرد مادر این دانش اموز را متوجه خطای خود کند که فقط با مقاومت ان مادر رو به رو میشد و ایشان سعی میکردند به هر نحوی حق بودن صحبت های فرزندشان را نشان بدهند و اخرین راه حلی که معاون یعنی خانم خودساز جلوی پای این دو دانش اموز گذاشتن عوض کردن جای این دو نفر بود.
دانلود پرونده ی توسعه ی حرفه ای دوره ی کارورزی 1 {157}
فهرست
عناوین
روایت اولین روز کارورزی من..3
گزارش روایتی از موقعیت فیزیکی مدرسه..8
گزارش روایتی از ساختار سازمانی مدرسه..51
گزارش روایتی از موقعیت عاطفی مدرسه..71
گزارش روایتی از موقعیت آموزشی در کلاس درس…12
کدگذای….42
گزارش پایانی و مسئله یابی….52